Wednesday, March 25, 2009

ز ملاها جُوی وحشت نداریم


این چند بیت هم ازکشته راه ازادی میر زاده عشقی

«چه ذلت‌ها کشید این ملت زار// دریغ از راه دور و رنج بسیار// ترقی اندر این کشور محال است// که در این مملکت قحط ‌الرجال

است// خرابی از جنوب و از شمال است// بر این مخلوق، آزادی وبال است»


«ز ملاها جُوی وحشت نداریم// قشون با ما بود، دهشت نداریم// حذر از جنبش ملت نداریم// شب عید است و ما فرصت نداریم// سلام عید را بایست این‌بار// بگیرد حضرت اشرف به دربار»


----
«با من از یک دو سه گوینده، هم آواز شود
کم کم این زمزمه در جامعه آغاز شود
با همین زمزمه ها روی زنان باز شود
زن کند جامه شرم و سرافراز شود
ورنه تا زن به کفن سر برده
نیمی از ملت ایران مرده

-----

دیدی که مدرس وکلا را همه خر کرد – درب همه تر کرد
در مجلس چارم خر نر با خر نر بود – دیدی چه خبر بود
زد صدمه مدرس بسی از کینه به ملت – با نصرت دولت

----


«شرم چه؟ مرد یکی بنده و زن یک بنده
زن چه کرده است که از مرد شود شرمنده؟
چیست این چادر و روبنده‌ی نازیبنده؟
گر کفن نیست بگو چیست پس این روبنده؟
مرده باد آن که زنان زنده به گور افکنده

No comments: